گفتگویی خواندنی از شراره رخام
او بیشتر در نقش های منفی ظاهر می شود و می گوید با همین قدرت می تواند نقش های مثبت را ایفا کند.
از ورودتان به عرصه بازیگری بگویید. چگونه شد که وارد این عرصه شدید؟
من بلافاصله بعد از اخذ لیسانس در زمینه بازیگری و کارگردانی تئاتر، اولین تجربه سینمایی ام به نام «دختران انتظار» را کار کردم و این زمینه ورود حرفه ای من به دنیای سینما و تلویزیون شد.
چرا شما بعد از اولین کار سینمایی تان دیگر حضور پر رنگی در سینما نداشتید و کارهایتان محدود به تلویزیون شد؟
من با سینما شروع کردم اما به خاطر یک سری دلایل شخصی و شرایط و ضوابطی که دست به دست هم دادند فعلا این گونه شده البته تصمیم قاطعم این است که امسال بیشتر در زمینه سینما فعالیت کنم.
چه جذابیتی در رشته بازیگری دیدی که به این سمت کشیده شدید؟
من معتقدم هر راه یا هر هنری که یک شخص این شانس را پیدا کند که بیشتر با مردم در ارتباط باشد ، خوشایند است.
نظرتان در مورد کسانیکه به طور آکادمیک این رشته را دنبال نکرده اند و در حال فعالیت هستند، چیست؟
برای بازیگر خوب بودن، تحصیلات آکادمیک به تنهایی کافی نیست یعنی این دلیل نمی شود که کسی حتی دکتری بازیگری داشته باشد و بازیگر فوق العاده ای باشد. آن شخص در بهترین حالتش تئوریسین خوبی است، چون ممکن است ذاتا بازیگر نباشد چرا که بازیگری هم مثل هر هنر دیگری احتیاج به استعداد ذاتی دارد. پس تحصیلات آکادمیک به تنهایی کافی نیست.
فکر نمی کنید در نقش منفی خودتان را تکرار می کنید؟
ممنونم از این پرسشتان، من شاید به عنوان بازیگری شناخته شده باشم که تا اندازه ای سمبل خشونت، خلافکاری و به طور کلی نقش های منفی باشد اما این موضوع از نظر من اشکالی ندارد و این ژانری است که من خودم انتخاب کرده ام و ناراضی هم نیستم. اما همین جا من به این نکته اشاره می کنم که من برای ایفای نقش کاملا مثبت در فیلم سینمایی «پل سیزدهم» (که به روش 35 میلی متری فیلمبرداری شد اما متاسفانه اکران نشد و سر از ویدئو کلوپ ها در آورد) در جشنواره متد فیلم در سال 2007 که یک فستیوال بین المللی بود کاندیدای دریافت بهترین بازیگر نقش اول زن در بین 80 فیلم سینمایی دیگر شدم به این موضوع به این نکته اشاره کردم که بگویم من بازی کردن در نقش های مثبت را هم به خوبی بلدم.
برای کلیشه نشدن چه باید کرد؟
باید در هر نقشی هر چند مشابه به تحلیل کامل شخصیت با تمام ابعادش پرداخت.
تا چه حد شراره رخام نزدیک به شخصیت هایی است که بازی می کند؟
اول اینکه من قطعا نه دزدم، نه قاتل و جنایتکار و آدم ربا که مربوط می شود به نقش های منفی که تا به حال بازی کرده ام اما یک سری شباهتهایی هست مثلا جدیت من و مدیریت و قاطعیتم.
کدام کار خود را بیشتر دوست دارید؟
خوب همه آنها را دوست دارم اما از همه بیشتر نقشم در فیلم «دختران انتظار»، «غوغا»، سریال «کلانتر» و «کارآگاهان» را دوست دارم که در همین جا ، جا دارد تشکر کنم از آقای محسن شامحمدی کارگردان سریال «کلانتر» و آقای حمید لبخنده کارگردان سریال «کارآگاهان» که با کرگردانی فوق العاده شان فضای بسیار مناسبی را برای من فراهم کردند تا بتوانم متفاوت تر از قبل به ایفای نقش بپردازم.
تا به حال شکست عاطفی خورده اید؟
من فکر می کنم هر کسی تا اندازه ای این مساله را تجربه می کند و من هم مثل هر کس دیگری ...
سه چیزی که شراره رخام را عصبانی می کند؟
بد قولی، دروغ و بد رفتاری با پدر و مادرم.
خودتان تا به حال دروغ گفته اید یا بد قولی کرده اید؟
آره بالاخره من هم آدم هستم و آدم هم ممکن الخطاست. بد قولی کرده ام و دروغ هم گفته ام اما هیچ وقت با پدر و مادرم بد رفتاری نکرده ام و به نظرم این دو موجود اینقدر عزیز هستند که اگر شبانه روز از آنها تشکر کنیم باز هم کم است.
چگونه خود را نقد می کنید؟
کاش می توانستم کمتر عاطفی باشم.
برنامه های تلویزیون را دنبال می کنید؟
متاسفانه خیلی کم.
از سریالهایی که تا کنون از تلویزیون پخش شده کدام را می پسندید؟
«زیر تیغ».
از سرگرمی هایتان بگویید؟
ورزش کردن و کتاب خواندن و اینترنت و معاشرت با مردم و بودن در خانواده و دوستان و از همه مهم تر دیدن فیلم های روز سینمای دنیا و در کنار همه اینهادنبال کردن اخبار.
چه ورزش هایی انجام می دهید؟
پیاده روی، دو، دوچرخه سواری، بعضی اوقات هم وزنه، بدمینتون و تنیس.
چه نوع کتابهایی مطالعه می کنید؟
بیشتر کتابهایی که مطالعه می کنم در زمینه روان شناسی، خود شناسی و فلسفه و سینما است.
از میان فیلم هایی که دیده اید تحت تاثیر کدام فیلم قرار گرفته اید؟
فیلم «بیتر مون» به کارگردانی «رومن پولانسکی».
فکر می کنید در نگاه مردم چه نوع شخصیتی به نظر می آیید؟
اغلب کسانی که تا به حال مرا از نزدیک ندیده اند و یا با من صحبت مستقیم نداشته اند فکر می کنند من آدم خشن و بد اخلاقی هستم در صورتیکه اصلا این طور نیست من مردم را خیلی دوست دارم و به آنها عشق می ورزم.
آخرین بار از چه چیزی پشیمان شدید؟
از اعتمادم به بعضی ها.
بزرگترین تجربه ای که در این سالها به دست آورده اید؟
این که چقدر مردم دوست داشتنی هستند.
زندگی به شما چه درسی داده؟
در یک جمله می شود آن را خلاصه کرد: همیشه این احتمال را بدهیم که شاید آن چیزی که به نظر می رسد همان چیزی نباشد که در واقعیت است.
اگر پر قدرت ترین آدم دنیا می شدید چه کار می کردید؟
کاری می کردم که در دنیا فقر و جنایت وجود نداشته باشد.
اگر عمر جاودانه داشتید چه می کردید؟
فکر میکردم زودتر بمیرم چون حوصله ام سر می رفت.
کلمه ای که هیچ وقت فراموش نمی کنید؟
عشق.
دوست داشتید کدام نقش ماندگار سینمای جهان را بازی می کردید؟
نقش ملانی در فیلم «بر باد رفته» بعضی اوقات هم اسکارلت در فیلم «بر باد رفته» و اگر مرد بودم عاشق ایفای نقش «رت باتلر» در همان فیلم بودم.
به واژه های زیر کوتاه جواب دهید:
نام؟ عشق.
محل تولد؟ ایران.
سال تولد؟ ای بابا.
ماه تولد؟ مرداد.
مدرک تحصیلی؟ تخصص.
نقطه قوت؟ انسانیت.
عکس؟ آبشار.
عقده؟ تحقیر کردن دیگران.
نفرت؟ بی عشقی.
آرزو؟ جاودانگی.
احساس؟ عشق.
هیجان؟ تنوع.
ترس؟ مرگ عزیزان.
تفریح؟ سلامت.
خوشبختی؟ عشق.
ایمان؟ خدا.
اوقات فراغت؟ معاشرت.
بهترین دوران زندگی؟ کودکی.
خانواده؟ خوشبختی.
بدترین ساعت؟ وجود ندارد.
لحظه؟ همین الان.
بهترین دوست؟ خدا.
خواب؟ استراحت.
سفر؟ تنوع.
ماه؟ مرداد.
روز؟ هفدهم (روز تولدم)
پرسشی است که دوست داشته باشید عنوان کنید؟
اینکه چه قدر قدر دان مردم هستی؟
خیلی خیلی خیلی زیاد و هر لحظه.
پرسش بعدی هم در مورد پدر و مادر.
عاشقشان هستم و همین جا از آنها تشکر می کنم و در آخر از شما هم ممنونم که این فرصت را به من دادید تا بتوانم با مردم یک ارتباط جدید بر قرار کنم.روز های زندگی
منبع.http://www.movie.mihanblog.com
کلمات کلیدی :
