مطالب دوستان وبلاگنویس 2 - دانشنامه دوستداران حقیقت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوک اصفهانی

ارسال‌کننده : دانش دوست در : 87/11/5 7:26 عصر

اصفهانیه توی یکی از پادگانهای تهران خدمت می کرده . بچه تهرونی ها برای اینکه اونو اذیت بکنند توی غذایش توف می کردند و اون هیچ چی نمی گفت بعد از چند روز تهرونی ها قرار میگزارند که باهاش دوست بشوند اصفهانیه میگه از کی میخواهید با من دوست بشوید میگند از فردا اصفهانیه هم میگه من هم از فردا نمیشاشم توی سماور  

 

اصفهانیه موبایل می خره صفرشو می بنده  

 

اصفهانیه موز می خوره ! پوستشو میزاره لای دفترچه خاطراتش  

 

اصفهونیا رو از چهار تا چیز میشه شناخت: - همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن - هر قلوپ نوشابه که می‌خورن به شیشه نگاه می‌کنن ببینن تا کجاش رفته - جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟ - بستنی لیوانی که می‌خورن حتما درش رو می‌لیسن.  

 

یک روز یک اصفهانی به پسرش میگه بابا برو در خونه همسایه و اره انها رو بگیر پسر میره و میاد میگه بابا نداد بابا میگه محترمانه بگو پسر میره و محترمانه میگه و بعد میاد میگه بابا نداد بابا باز میگه این دفعه برو خواهش کن پسر میره و بعد میاد میگه بابا نداد گفت به تو بگم که ما اره نداریم و بعد بابا میگه که عجب مردم خسیسی نمیخواد برو اره خودمونو از تو انباری ور دار بیار

*اصفهانی یه با اتومبیلش وارد تعمیرگاهی شدو به مکانیک گفت: لطفا یه استکان روغن توی موتور، یه لیوان آب توی رادیاتور بریزین. مکانیک گفت: لاستیکاتون هم کم بادن اجازه بدین توش کمی سرفه کنم!!!

 

*یه روز یه موش میره خونه ی یه اصفهانی سو هاضمه می گیره میمیره

 

*یه روز یه آلمانی و یه تهرانی و یه اصفهانی می افتند تو دریا نهنگه میاد آلمانیه و تهرانیه را میخوره ازش میپرسند پس چرا اصفهانی را نخوردی میگه آخه دو سال پیش یه اصفهانی خوردم تا حالا اسهالم

 

*یه روز یه اصفهانی ازدواج میکنه برای اینکه خرجش کمتر بشه تنها میره ماه عسل

 

*در اصفهان هیچکس ساعت ندارد برای اینکه همه از ساعت میدان شهر استفاده می کنند

 

*اصفهانیه یه موز میخوره تا یه هفته دستشویی نمیره!

 

یه وزنه محکم از بالای یه ساختمون می افته روی پای یه اصفهانی، اصفهانی داد میزنه:آخ! کفشم، اوخ! بچه یه اصفهانی شکم درد میگیره میبرنش بیمارستان دکتره بعد از عمل از اتاق عمل میاد بیرونو میگه الحمد و لله عمل با موفقیت انجام شد و ما این سکه 5 ریالی رو از شکم بچه در اوردیم اصفهانیه میره جلو میگه آقای دکتر اول 5 ریال ما رو بدین حسابمون با هم قاطی نشه . یه اصفهانیه به دوستش میگه : حسن خودکار داری . میگه نه جوهرش تموم شده . به اون یکی دوستش میگه : مجتبی مداد داری میگه نه مدادم نوکش شکسته . اصفهانیه میگه ای بدبختا حالا باید از خودکار خودم استفاده کنم *یک اصفهانی چایی میاره برای مهموناش ولی قند نمی یاره .می گه به قند بالای یخچال نگاه کنید و چای بخورید یه بچه ای میره تو بحر قنده اصفهانیه میزنه پشت کله پسره می گه من گفتم چای با قند بخور نه چای شیرین *اصفهانیه پسرش بعد از ده سال از آمرکا برمیگرده میبینه پدرش یک متر ریش داره پسره میپرسه بابا چرا ریش گذاشتی پدرش میگه :آخه مادرت رو طلاق دادم ریش تراش هارو با خودش بردست یه نفر با یه اصفهانی دست به یقه میشه.اصفهانی بجای عمل متقابل التماس کنان با لهجه شیرین اصفهانی میگه آقا شما را به خدا یقمو ول کنین گوشمو بیگیرین.آخه یقم پاره میشه اصفهانیه میره دکتر میپرسه آقای دکتر من چکار کنم خساستم از بین بره؟ دکتر جواب میده : ژنتیکیه، ولی اگه 18 میلیون خرج کنید مغزتونو جراحی میکنم خوب میشید. خلاصه عملش میکنند بعد که به هوش میاد و میخواد بره خونه میگه: آقای دکتر سکه 25 تومنی باقیه پولمو بدین، اگه توی راه خیلی خسته شدم باقیشو با اتوبوس برم! چندتا تهرونی اومده بودن اصفهون گردش، توی میدون نقش جهان درشکه سوار میشن تا کمی تاب بخورن، اسب درشکه زبون بسته بهش فشار میآدو وسط راه یه صدائی ازش در میره، تهرونیها هم برا اینکه درشکه چی رو مسخره کنن بلند بلند بهم دیگه میگن به به، بجه ها درشکه های اصفهان هم رادیو داره، پیرمرد درشکه چی خیلی خونسرد سرشو برمیگردونه و میگه: آره آمو (عمو ) ولی فقط موج تهرونو میگیره یه بار یه اصفهانیه داشته با خانوادش از جلوی رستوران رد میشده بوی خوب غذا رو احساس می کنن. به بچه هاش میگه بچا اگه بچای خوبی باشین یه دفه دیگه هم از اینجا ردتون می کنم جشنواره فیلم اصفهان 1- دو نفر با یک تخم مرغ ! 2- تا حالا موز خوردی؟ ! 3- 10 نفر زیر یک چتر ! 4- من هوشنگ 15 تومان دارم ! 5- دیشب باز هم پیتزا خوردم اصفهانیه گوشت غذا رو میخوره آبشو میده زنش میگه بخور گوشت توش بوده .نصف شب زنش شورتشو در میاره میده شوهرش میگه بکن کس توش بوده

 




کلمات کلیدی :

<   <<   46   47   48   49   50   >>   >