خونه ی خاله - دانشنامه دوستداران حقیقت

خونه ی خاله

ارسال‌کننده : دانش دوست در : 87/10/28 2:43 عصر

سلام

میبینم که دو همکار دیگر من در نبودم وبلاگ و با اراجیفاشون پر کردن

خوب منم بگم که این دو روز که نبودم کدوم گوری بودم و چه غلطی میکردم

من رفته بودم خونه ی یکی از خاله هام، کلا" چون ادم خیای باحالیم پسرخاله هام اصرار زیادی دارن که خونشون بمونم ازاونا اصرا و از من انکار

خوب بلاخره موندم

بعد از شام و از این قضیا رفتیم سراغ PS و شروعغ به بازی medal of honor  کردیم

خداییش عجب بازیی این بازی ادم ازش سیر نمیشه البته کاملا" بهش مسلط نیستم ولی کلا" خیلی حال میده کلی زدیم همدیگرو کشتیم ، بعدشم یه کم pes2009  زدیم تا ساعت شد 11 که رفتیم و چهره ی عادل جان و زیارت کنیم  تا یک ،اون و دیدیم و بعد عین یه مرده خوابیدیم

صبحم تا 11 صبح خوابیدیم

بعد از صبحونه خواستیم بریم بازم سراغ PS که ضدحال زده شد و برق رفت (اخه تو زمستونم)

تا ساعت 2 برق رفت من دیدم دیگه حال نمیده برم سراغ فروم و ازاین بازیا که اومدم خونه

 




کلمات کلیدی :