باز هم دیروز ...
سلام بچه ها
دیروز امتحان دین وزندگی داشتیم به جرات میگم که اگه من نبودم نه تنها خودم میافتادم ؟!بلکه همه ی بچه های کلاس ما هم میفتادن
یهکی برداشته بود همه ی سوال ها رو ضبط کرده بود تو گوشیش انقدر بهش خندیدم هرچی خونده بودم پرید
رفتیم سر جلسه سوال ها رو آوردن
نگاه اول...
یا ابوالفضل بی چاره شدیم...
32 تا سوال نیم نمره ای بود (نمره از 16ه 4 نمره برای قرائت و ایناست) حدود 20 تاشو کامل بلد بودم و نوشتم اما 12 تای بعدی چی ؟
مراقبمون یه خورده خنگ بود به یکی اشاره کردم که حواسشو پرت کنه در همون حین بود که یادداشت های بهشتی از جیبم اومد بیرون خدا پدر اونی که نیکت رو در آورده بیامرزه اینت تک صندلی ها خیلی ستمن به زور تونستم چند تاشون رو بخونم اما هیچکدوم اونایی نبود که من میخواستم
یا خدا خودت به دادم برس با یه حرکت تگزاسی (به قول سالار) ورقمو با هومن (پدر خرخون های تاریخ) عوض کردم خوشبختانه اونایی که میخواستم رو نوشته بود سریع حفظ کردمشون و به خاطر یه لحظه غفلت مراقب ورقه ها رو دوباره جا به جا کردم و همشونو نوشتم بعدش هم به 4 نفر دور و برم نتوشتم و دادم اونا هم بعد نوشتن دادن به کل کلاس
در کل همه ی کلاس دقیقا 1 نمره میگیرن که در نوع خودش جالبه
فرداش هم (یعنی امروز) امتحان جبر داشتیم که استثنا خودم از کسی ننوشتم و فقط تقلب دادم
امشب هم بارسا بازی داره برای امتحان فردا شارژ میشم
فعلا دوستان
کلمات کلیدی :