فاندامنتالیسم و ظهور منجی آخرالزمان
http://daneshname3.ParsiBlog.com
فاندامنتالیسم و ظهور منجی آخرالزمان
موتورهای جستجوگر اینترنتی در طی شبانه روز دائما در جستجوی واژه ها و عباراتی هستند که پاسخگوی مخاطبانشان از سرتاسر دنیا باشند.
چنانچه
توسط این جستجوگرها به دنبال این باشیم که کدامین واژه بیشترین مورد
جستجوی اینترنتی را در پی داشته است،با واژه "فرهنگ جهانی شده" روبرو می
شویم.
در سالیان دور مردم برای انتقال پیام خود به دیگران می بایستی
به نقطه ای بلند می رفتند تا از آن مکان بهتر بتوانند پیام خود را به گوش
مردم برسانند و فرایند اطلاع رسانی با سختیهای فراوان مواجه بود.ولی اکنون
هر واقعه در هر نقطه از این دنیای بزرگ، صورت گیرد، تنها بعد از چندین
ثانیه توسط امواج مخابراتی و اینترنی به تمامی دنیا مخابره می شود.به این
ترتیب اصولا بحث ملیت و منافع و اخلاق و سنن ملی به تدریج کم رنگ می
شود.جریان سریع اطلاعات بدون در نظر داشتن مرزهای ملی، در همه جا حرکت
دارد.این مساله موجب می شود نوعی احساس علاقه مبنی بر اینکه سبک زندگی به
شیوه ای عمومی و جهانی تبدیل شود،ایجاد می شود.به این ترتیب جامعه جهانی
فردی را اندیشمند معرفی می کند که بداند در آنسوی کره زمین چه می گذرد.این
مساله آنچنان مهم می شود که قدرت دولتها بر آگاهی مردم و سرعت نشر
اطلاعات، تعیین می شود.به این ترتیب همه مردم و دولتها با نوعی اجبار در
پذیرش اصل "یکپارچگی جهانی" مواجه می شوند.به طوریکه این فرایند به طور
ناخودآگاهی به زندگی تمام مردم راه یافته است.
اما سوال اینجاست که
سردمداران نظریه "دهکده جهانی" اصولا به دنبال چه چیز هستند؟احتمالا باید
موضوع مهمی در میان باشد که به خاطر تحقق آن چنین هزینه های هنگفتی را
پرداخت میکنند.
شاید برای بسیاری از افراد جالب باشد که بدانند آنچه
در اعماق این تفکر وجود دارد به بحث"منجی"یا همان "موعود" آخرالزمانی
مربوط می شود که معتقدند مربوط به آنهاست و قرار است بیاید.در ادیان
مسیحیت و یهودیت و زرتشت، به نوعی اعتقاد به ظهور منجی وجود دارد. مسیحیت
به سه شاخه کاملاً جدا و مخالف یکدیگر یعنی کلیسای کاتولیک روم، ارتدکس و
پروتستان تقسیم شده است

این
سه کلیسا در اعتقادات دینی و مراسم عبادی کاملاً از یکدیگر جدایند و مانند
سه دین مختلف عمل می کنند و حتی انجیل کلیسای پروتستان با انجیل کلیسای
کاتولیک تفاوت زیادی دارد. یکی از ویژگی های کلیسای پروتستان رابطه بسیار
نزدیک آنها با دولت های اروپایی می باشد و این دولت ها برای ترویج مسیحیت
پروتستان از مبلغان خود در کشورهای جهان سوم حمایت های گسترده مالی،
تبلیغاتی و سیاسی می کنند؛ به عنوان مثال در انگلیس دولت و کلیسای
پروتستان از هم جدا نیست و ملکه انگلیس در رأس دولت و کلیسا قرار دارد.
مبلغان انجیل
در
یک قرن گذشته جریان جدیدی که در بین پروتستان ها فوق العاده قدرتمند شده
است مکتب نوظهور «مبلغان انجیل» می باشد. قبل از جنگ جهانی دوم این مکتب
نوظهور به بنیادگرایی معروف و شعار آنها بازگشت به انجیل و تغییر جامعه با
تحول فرهنگی بود و هدف آنها به وجود آوردن حکومت در آمریکا بر مبنای
بنیادهای انجیل می باشد. بعداز جنگ جهانی دوم بنیادگرایان آمریکایی خود را
مبلغان انجیل معرفی کردند و با استفاده گسترده از وسایل ارتباطات جمعی
توانستند در جامعه آمریکا نفوذ فراوانی به دست آورند و اکنون این جریان
قدرتمندترین و فعال ترین تشکیلات دینی در آمریکا محسوب می شود و در مراکز
سیاسی این کشور نفوذ زیادی دارند
معتقدند "فاندامنتالیسم"یعنی وحدتی میان یهود ومسیح.که البته همانطور که
گفته شد طبق سابقه و مضمون این فرقه چیزی نیست جز برقراری نوعی آشتی و
نزدیک کردن عقاید این دو دین به یکدیگر.
مثلا در دین
مسیحیت در آمریکا جمعیتی بالغ بر 70% آنها متعلق به این دین یعنی
"فاندامنتالیسم"هستند.این فرقه که در جامعه آمریکا قدمت چندانی ندارد،در
واقع آئینی مبنی بر آشتی میان دین یهود و مسیح را دارد.پروتستانها معتقدند
"فاندامنتالیسم"یعنی وحدتی میان یهود ومسیح.که البته همانطور که گفته شد
طبق سابقه و مضمون این فرقه چیزی نیست جز برقراری نوعی آشتی و نزدیک کردن
عقاید این دو دین به یکدیگر.

اما
نکته جالب توجه این است که افراد مختلفی در عرصه های مختلف به این دین
معتقد و عامل هستند.مهم ترین این افراد جرج بوش، رئیس جمهور قبلی ایالات
متحده است که از "فاندامنتالیسم"های متعصب و معتقد می باشد.طبق آنچه از
زندگینامه وی مشخص است،تا 40 سالگی فردی عیاش و بی هویت بوده است که
بیشترین وقت خود را در کافه ها مشغول خوش گذرانی و هوس بازی بوده است.نکته
جالب اینجاست که این فرد مدعی است که تحت تاثیر اعتقادات دینی اش به
یکباره دچار تحول شده و دست از عیاشی برداشته است.به گونه ای که اکنون نیز
در بسیاری از سخنرانیهای خود در کاخ سفید، ابتدا خداوند را شکر میکند که
او را از منجلاب فساد و تباهی به جایگاهی هدایت کرده که مقدمات ظهور منجی
را فراهم بیاورد.او در بسیاری از موارد در توجیه اقدامات مختلف خود اینطور
می گوید که هدفش چیزی نیست جز اینکه کاری کند تا مسیح زودتر بیاید.به این
ترتیب این فرقه جایگاه خاصی را در ایالات متحده به خود اختصاص می دهد و هر
کس که نسبت به آن گرایش پیدا کند به نوعی شهرت نیز دست پیدا می کند و مورد
حمایت نیز واقع می شود.در میان هنرپیشه های معروف آمریکایی بسیاری به این
فرقه معتقد هستند.مثلا "تام کروز"از همین دسته می باشد.در عرصه فناوری
پیشرفته بزرگترین و معروفترین فرد یعنی "بیل گیتس" نیز جزو این دسته
است.خواننده معروف زن یعنی "سلندیون" هم از "فاندامنتالیسم" ها می باشد.به
این ترتیب تمامی این افراد معتقد به این هستند که باید زمینه ای را فراهم
کنیم تا موعود بیاید.
اما نکته دیگر در مورد کتاب مقدس است که میتوان اینطور گفت که کتاب انجیل کتابی بشارتی است که در آن در مورد

بهشت
و خوبی ها و نیکی ها سخن گفته شده است.اما تورات اصولا کتابی دستورالعملی
است.یعنی حاوی دستورات و احکامی سخت است.اما "فاندامنتالیسم" ها ابتدا
انجیل می خوانند و سپس سراغ تورات می روند.فلذا به این صورت وحدتی میان
مسیح و یهود به وجود آمده است.
اما اعتقاد اصلی "فاندامنتالیسم" ها
چیست؟اینان معتقدند در سریع ترین زمان موجود، مسیح ظهور می کند و باید با
فراهم کردن شرایط این ظهور، این جریان را سرعت بیشتری ببخشیم.در راستای
تحقق این مسئله،باید به یهود کمک کنیم.بنابراین مثلا بالغ بر 85% از سود
یک کمپانی بزرگ همچون هالیوود،صرف امورات اینان می شود.
بنیادگرایان
مسیحی معتقدند در سریع ترین زمان موجود، مسیح ظهور می کند و باید با
فراهم کردن شرایط این ظهور، این جریان را سرعت بیشتری ببخشیم
اما
اعتقاد دیگر این فرقه این است که قاتل مسیح یک مسلمان است که باید از بین
برود تا مسیح در امان باشد.به این ترتیب حمله به مسلمانان عراق و کشته شدن
بسیاری از آنان در این جنگ یک طرفه،موجب آسودگی خاطر و رضایمندی یهودیان
صهیونیسم می شود.اما سومین عقیده مهم این فرقه این است که مکان ظهور مسیح
سرزمینی به نام "آرماگدون" است که در فلسطین اشغالی واقع شده است.مسیحیان
معتقدند چون این سرزمین مکان ظهور منجی است،باید به هر طریقی از آن محافظت
شود تا از هر گزندی در امان باشد.در راستای این عقیده،آنها به صراحت اعلام
می کنند که مسجد الاقصی باید فرو ریزد تا مقدمه ای دیگر برای ظهور منجی
باشد.به همین خاطر طی سالیان اخیر اقدام به حفر تونل هایی در زیر مسجد
الاقصی کرده اند به گونه ای که ممکن است تنها با زلزله ای 2ریشتری، فرو
ریزد تا آنان بهتر بتوانند معبد سلیمان را هم اکنون نقشه آنرا هم طراحی
کرده اند، در این قسمت بنا کنند.مسیحیان امروز در ایالات متحده خود را
ملزم می دانند تا 10% از حقوق و درآمدشان را به یهودیان و کمک به انها
اختصاص دهند تا صرف یاری آنها برای کمک به ظهور منجی شود.نکته جالب
اینجاست که این مساله به صورت یک قانون تصویب شده می باشد که با پشتکار و
علاقه آنرا دنبال میکنند.
بنیادگرایان مسیحی به صراحت اعلام می کنند که مسجد الاقصی باید فرو ریزد تا مقدمه ای دیگر برای ظهور منجی باشد
توجه
داشته باشید که جمع شدن تمامی این 10% درآمد مردم آمریکا به اضافه
درآمدهای حاصله از سود شرکتهای رسانه ای و مواد مصرفی در کل دنیا،تبدیل به
چه رقم عظیم و بالایی می شود که مستقیما به خزانه یهودیان وارد می شود تا
با قدرت بیشتری به هجوم و تجاوز خود ادامه دهند.
اما سوال اینجاست
که در شرایطی که ادیان مختلف برای تحقق اهداف اعتقادی شان اینگونه تلاش
میکنند، ما در برابر امام غایبمان چه کرده ایم؟آنها برای تحقق عقیده ای
باطل،دست به وحشیانه ترین اعمال می زنند با نام دموکراسی و از بین بردن
تروریسم،و ما که معتقد به دین آزادی و برابری واقعی هستیم باید اینگونه
مورد تهاجم قرار گیریم.
صهیونیسم مسیحی هر روزه با ساخت فیلم های
مختلف با موضوع منجی در سرتاسر دنیا به تبلیغ آراء و عقاید خود می
پردازد.زرتشتیان همچنان در انتظار موعود،از آتشکده های خود مراقبت می کنند
و دائما به تبلیغ دین خود می پردازند.به این ترتیب همه جهان در مسیری حرکت
می کند که آمدن موعود را اعلام کند.حال، بهتر است از خود بپرسیم که ما
برای آمدن موعودمان چه کرده ایم؟بیائید از امروز به گونه دیگر زندگی با
باور حضورش را تجربه کنیم و گامی نو در جهت فراهم آمدن شرایط ظهور،
برداریم.
فاطمه ناظم زاده
گروه جامعه و سیاست
منابع:
آنتونی گیدنز،"چشم اندازهای جهانی"،ترجمه محمد رضا جلایی پور
جان تاملینسون،"جهانی شدن و فرهنگ"،ترجمه حکیمی
رولند رابرتسون،"جهان-محلی شدن"،ترجمه مراد فرهاد پور
خبرگزاری سایت اینترنتی آفتاب
با تشکر از موسسه تبیان به خاطر این مطلبhttp://daneshname3.ParsiBlog.com
کلمات کلیدی : منجی آخرالزمان، فاندامنتالیسم و ظهور منجی آخرالزمان