نقش های برجسته ساسانی
نقش برجسته یا حجاری روی صخره در ایران از قدمتی بسیار برخوردار است و شاید بتوان گفت نقوش برجسته در دوران باستان حکم رسانه های تبلیغاتی و بیل برد های امروزی را داشتند با این تفاوت که معمولا جهت بزرگداشت واقعه ای مهم یا نمایش صحنه ای سمبولیک مورد استفاده قرار می گرفتند و معمولا درکنار جاده، معبر، شهر مورد علاقه شاه، چشمه یا رودخانه برپا می گشتند.
از ایلامیان و مادها تعداد انگشت شماری نقش برجسته باقی مانده که در مناطق غربی و جنوب غربی کشور پراکنده اند. دوران شاهنشاهی هخامنشیان شکوفایی نقش برجسته های باستانی به شمار می آید. نمونه های بسیاری از نقوش برجسته هخامنشی در استانهای فارس، خوزستان و کرمانشاه برجای مانده است که ازمیان آنها می توان به آثار باقی مانده در تخت جمشید، نقش رستم و بیستون اشاره کرد.
به نظر می رسد شاهان اشکانی علاقه چندانی به ایجاد نقش برجسته نداشتند و تنها نقش برجسته هایی از شاهان محلی در جنوب غربی ایران (اکثرا در خوزستان) برجای مانده است. با انقراض سلسله اشکانی و روی کار آمدن شاهنشاهی ساسانیان، ایجاد نقش برجسته بار دیگر رونق گرفت. رویکرد شاهان ساسانی به نقش برجسته بیشتر به منظور بزرگداشت وقایع مهم دوران حکومت خود بوده از جمله تاجگذاری ( دیهیم بخشی) و پیروزی در جنگ. اردشیر بابکان موسس سلسله ساسانی، پنج نقش برجسته برای یادبود پیروزی خود براردوان پنجم (آخرین شاه اشکانی) و دریافت دیهیم شاهی از اهورامزدا درمحل هایی از جمله نقش رجب، نقش رستم و فیروزآباد ایجاد کرد. از ایلامیان و مادها تعداد انگشت شماری نقش برجسته باقی مانده که در مناطق غربی و جنوب غربی کشور پراکنده اند. دوران شاهنشاهی هخامنشیان شکوفایی نقش برجسته های باستانی به شمار می آید. نمونه های بسیاری از نقوش برجسته هخامنشی در استانهای فارس، خوزستان و کرمانشاه برجای مانده است که ازمیان آنها می توان به آثار باقی مانده در تخت جمشید، نقش رستم و بیستون اشاره کرد.
شاپور اول، جانشین اردشیر بابکان، و کرتیر، موبد قدرتمند اوایل ساسانیان، نیز نقوش برجسته ای در این مکان ایجاد کردند که در این جا به بررسی نقش رجب می پردازیم.
در 56 کیلومتری شمال شرقی شیراز و در 3 کیلومتری شمال تخت جمشید در سمت راست جاده و در مقابل راهی که به نقش رستم منتهی می شود، در داخل شکافی در کوه که به نظر می رسد در ابتدا غار بوده، 4 نقش برجسته به چشم می خورد که از مهم ترین آثار به جای مانده از اوایل دوره شاهنشاهی ساسانیان است. این محل به نام نقش رجب مشهور است و دلیل نامگذاری آن هنوز مشخص نیست. اما فرصت الدوله شیرازی در کتاب آثارالعجم از این محل به نام نقش قهرمان یاد کرده است.
نقش برجسته های چهارگانه به ترتیب ایجاد به این شرح می باشند. 1- دیهیم بخشی به اردشیر بابکان
2- دیهیم بخشی به شاپور اول
3- شاپور اول و درباریان
4- کرتیر موبد و سنگ نبشته منسوب به وی
اولین نقش برجسته که در بدو ورود به شکاف به چشم می خورد و در دیواره انتهایی نقر شده مربوط به دیهیم بخشی اهورامزدا به اردشیر بابکان است. در مرکز صحنه اردشیر بابکان در سمت چپ و اهورامزدا در سمت راست ایستاده اند. اردشیر دست چپ خود را به نشانه احترام با گرفته و با دست راست خود در حال گرفتن دیهیم یا حلقه شاهی از دست اهورامزدا است. اهورامزدا نیز شاخه ای از گیاه مقدس در دست چپ خود گرفته است.
پشت سر اردشیر شخصی ایستاده که بادبزنی را بر سر شاه گرفته است که این شخص در تمام نقوش مربوط به اردشیر دیده می شود. در پشت سر این شخص نیز شاپور اول در حالی که دست راست خود را به نشانه احترام بالا گرفته ایستاده است. دو زن که احتمالا نفر سمت راست همسر اردشیر است در حالی که بوسیله ستونی از این مجلس جدا شده اند در پشت سر اهورامزدا در حال ادای احترام هستند. دو کودک بین اهورامزدا و اردشیر ایستاده اند که نقش کودک سمت راست نمادی از اهورامزدا است و نقش کودک سمت چپ به احتمال زیاد هرمز اول است.
در این نقش برجسته سنگ نبشته ای نیزبه خط پهلوی در کنار پیکر اردشیر موجود است که آسیب دیده ولی ترجمه بخش خوانای آن به این مضمون است "آیین زردشت از میان رفته بود و من که شاهنشاهم آن را از نو برقرار نمودم"
دومین نقش برجسته در سمت راست نقش اردشیر قرار دارد که صحنه دیهیم بخشی اهورامزدا به شاپور اول، جانشین اردشیر بابکان و دومین شاه ساسانی است. اهورامزدا در سمت چپ وشاپور اول در سمت راست قرار دارند و هر دو سوار بر اسب هستند. اهورامزدا با دست راست حلقه شاهی را به سوی شاپور دراز کرده و شاپور نیز با دست راست خود روبان متصل به دیهیم را گرفته است. اسبها نیز سرهای خود را پایین گرفته و به صورت قرینه دستان خود را بالا گرفته اند. متاسفانه صورت های اهورامزدا و شاپور هر دو به شدت آسیب دیده اند. سومین نقش برجسته در سمت چپ نقش اردشیر و تقریبا روبروی نقش دیهیم بخشی به شاپور واقع شده که در آن شاپور اول سوار بر اسب ودر پشت سرش هرمز اول ولیعهد شاپور و هشت نفر از بزرگان و درباریان ساسانی ایستاده اند. صورت های این نقش نیز مانند نقش قبلی در حمله اعراب مهاجم به شدت آسیب دیده اند. بر سینه اسب شاپور سنگ نبشته ای به سه خط یونانی، پارتی و پهلوی حجاری گشته که ترجمه آن به شرح زیر می باشد "این پیکری است از بغ مزدا پرست خدایگان شاپور، شاه شاهان ایران و انیران (به معنی غیر ایرانیان) که چهره از یزدان دارد فرزند بغ مزدا پرست خدایگان اردشیر شاه شاهان که چهره از یزدان دارد نواده خدایگان پاپک شاه"
چهارمین و آخرین نقش برجسته مربوط است به کرتیر موبد مقتدر و با نفوذی که معاصر پنج شاه ساسنی بود و همان کسی که مانویان را بواسطه نفوذش در دربار تارومار ساخت. این نقش در کنار نقش دیهیم بخشی به اردشیر و در سمت چپ آن حجاری شده که در آن نیم تنه کرتیر در حالی که دست راست خود را به نشانه احترام بالا گرفته دیده می شود. در کنار نقش وی سنگ نبشته ای به خط پهلوی و در31 خط نقر گشته که بعضی از خطوط به مرور زمان ناخوانا شده اند اما به طور کلی از محتوای آن چنین بر می آید که در آن کرتیر ضمن معرفی خود، شرح خدماتی که در راه دین زردشت انجام داده را بیان می کند. آنچه که مسلم است این است که این نقش برجسته مدتها بعد از حجاری نقش اردشیر نقر شده است.
وضع ظاهر افراد، آرایش موها، نوع پوشش ها و تزیینات لباسهای دوره ساسانی به خوبی در نقوش برجسته نقش رجب به نمایش درآمده اند که به همین خاطر دارای ارزش مطالعاتی فراوانی هستند که در فرصت های بعد به آن خواهم پرداخت.
(این مطلب از طرف آقای باقر امیری از شیراز ارسال شده است.)
لینک منبع.http://www.farya.com
کلمات کلیدی :