خلاصه قسمت دوازدهم سریال افسانه جومونگ - دانشنامه دوستداران حقیقت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خلاصه قسمت دوازدهم سریال افسانه جومونگ

ارسال‌کننده : دانش دوست در : 87/10/14 7:25 عصر

خلاصه قسمت دوازدهم سریال افسانه جومونگ
http://daneshname3.ParsiBlog.com/
سریال افسانه ی جومونگ

خلاصه قسمت12/ دوازده افسانه جومونگ
دیدار بانو یوها با هموسو - مرگ هموسو - بازگشت جومونگ به قصر

قسمت
دوازدهم جومونگ ، خیلی گریه دار بود و باید خودتون ببینید ، فکر نکنم با
تعریف بشه این قسمت رو توضیح داد ، ضمن اینکه خود من هم مشتاقم ببینم که
صدا و سیما چطور میخواد با سانسور این قسمت رو نشون بده ، چون سانسوریهای
زیادی میتونه داشته باشه که بیشتر به جومونگ و مرگ هموسو مربوط میشه . به
خلاصه قسمت دوازدهم سریال جومونگ میپردازیم ...
خوب خدا رو شکر بانو یوها موفق به دیدار عشق قدیمیش یعنی هموسو میشه و با خوشحالی هموسو رو در آغوش
میگیره ، بعد از دیدار هم ، یوها و هموسو با هم صحبت میکنند و یوها برای
هموسو همه چیز رو تعریف میکنه و میگه که اون زمانی که تو دستگیر شدی ، من
از تو باردار شدم وبعد از نبودنت تصمیم گرفتم جومونگ رو بزرگ کنم تا
انتقام تورو بگیره . هموسو هم میگه که من با جومونگ در غار زندانی بودم و
اونو میشناسمش ، یوها میگه که به جومونگ میگم که تو پدرشی ، اما هموسو نمیذاره ...

http://www.jumong.ir/photos/3198467-jumong.ir-part12-s1.jpg

باتو
یوها میاد پیش گیوم وا و بهش میگه که من هموسو رو دیدم و میخوام باقی عمر
خودم رو در کنار هموسو زندگی کنم ، شاه هم میگه شما هرجا که بخواین با
پشتیبانی من میتونید زندگی کنید .

http://www.jumong.ir/photos/2650806-jumong.ir-part12-s2.jpg

هموسو
حالا که فهمیده جومونگ پسرش هستش و بانو یوها رو دیده ، جومونگ رو نصیحت
میکنه و میگه که مواظب مادرت باش ، اون باید زن خوبی باشه و الان نگرانت
هستش ، برو به دیدارش و  جویای حالش شو ، جومونگ هم  قبول میکنه و با
خوشحالی به سمت مادرش میره و هموسو تنها میمونه .

http://www.jumong.ir/photos/9628513-jumong.ir-part12-s3.jpg

تسو و یانگ پو و ارتش 200 نفری به سمت کوهی که هموسو در اونجا هست میرند و
خودشون رو مخفی میکنند تا بهش حمله کنند. همزمان با اونها گیوم وا به
همراه بانو یوها هم به سمت هوسو میرند تا اونو ببیند . جومونگ هم که بی
خبر از همه جا به سمت قصر میره ، اما در وسط راه ماری ، اویی و دیگر
برادرش رو میبینه که داشتن به سمت جومونگ به کوه می اومدند ، خلاصه سه
برادر به جومونگ میگن که یه ارتش 200 نفری  داشت به سمت همونجایی که تو
بودی میرفت

 http://www.jumong.ir/photos/2124400-jumong.ir-part12-s4.jpg

جومونگ
که میبینه استادش ( هموسو ) تنهاست به سرعت به سمت مخفیگاهشون بر میگرده و
میبینه که تسو و یونگ ب همراه 200 نفر از ارتش  دارند به هموسو حمله
میکنند و میره که به هموسو کمک بکنه ، اما سه برادر نمیذارند و میگن که
خطرناکه ، اما جومونگ گوش نمیده و اویی به مجبور از پشت میزنه به سرش و
بیهوشش میکنند.و در نهایت تسو ، هموسو رو میکشه


http://www.jumong.ir/photos/6325822-jumong.ir-part12-s5.jpg

یوها
و گیوم وا به مخفیگاه هموسو میرسند ، اما متاسفانه دیر میرسند و زمانی
میرسند که هموسو مرده . گیوم وا و بانو یوها خیلی گریه میکنند . از اون
طرف جومونگ به هوش میاد و میفهمه که هموسو رو کشتن دیوانه میشه و به کلبه
بر میگرده ، اما هموسو رو نمیبینه .  در نهایت با گریه و زاری های یوها
هموسو رو تشییع میکنند .

http://www.jumong.ir/photos/1111156-jumong.ir-part12-s6.jpg

http://www.jumong.ir/photos/4107427-jumong.ir-part12-s7.jpg

وزیر
اعظم پیش یو می یول میاد و بهش میگه که تسو ، هموسو رو کشته و شاه هم اگه
بفهمه ، کاری نمیتونه بکنه ، چون تسو پسر اونه . جومونگ همش خیال میکنه که
تسو برای کشتن اون به اون کلبه و هموسو حمله کرده ، در صورتی که تسو به
تحریک وزیر اعظم برای کشتن هموسو به اون کلبه رفته بود و از اینکه جومونگ
هم با هموسو باشه ، خبر نداشت .

http://www.jumong.ir/photos/9066788-jumong.ir-part12-s8.jpg

بانو
یوها سخت مریض میشه و ملکه و برادرش از این مریضی خیلی خوشحال میشن ، ملکه
تصمیم میگیره برای زخم زبون زدن پیش بانو یوها بره ، اما بانو یوها قبول
نمیکنه و ملکه به زور خودش وارد میشه و بانو یوها هم محلش نمیذاره .
ژنرال
به پادشاه خبر میده که زمانیکه شما به دیدن هموسو رفته بودید ، یه ارتش
200 نفری از قصر بیرون رفته و گیوم وا شک میکنه و ته و توش رو در میاره و
میفهمه که کار یانگ پو بوده ، یانگ پو هم نگران به سمت تسو میاد و موضوع
رو بهش میگه و  تسو هم میگه که من خودم مسئولیتش رو به عهده میگیرم .
خلاصه زمان بازخواهی یونگ پو ، تسو از راه میرسه و به پادشاه گیوم وا میگه
که من میخوام براتون چیزی رو توضیح بدم و میخوام با هم تنها صحبت کنیم ،
خلاصه جریان واقعی رو تعریف میکنه و میگه که من هموسو رو کشتم و همش به خاطر بویو و تو بوده ، شاه خیلی عصبانی میشه ، اما تسو رو نمیکشه

http://www.jumong.ir/photos/8020950-jumong.ir-part12-s10.jpg

شاه به ملاقات بانو یوها  میاد و باهاش درد دل میکنه و بعد دستور میده که جومونگ رو پیداش کنند و به قصر بیارنش

http://www.jumong.ir/photos/239987-jumong.ir-part12-s11.jpg

 جومونگ
که از جریان کشته شدن هموسو خیلی عذاب میبینه ، خودش رو به دست شراب و زن
های میخونه سپرده و غرق در شراب هستش ، این صحنه ها توصیف خوبی نداره که
براتون شرح بدم . خلاصه فرستاده ی پادشاه خبر رو به جومونگ میرسونه ، اما
جومونگ میگه که من دیگه بر نمیگردم ، تا اینکه شاه تصمیم میگیره خودش شخصا
به دیدار جومونگ بره ....

http://www.jumong.ir/photos/9006809-jumong.ir-part12-s12.jpg

زیاد نگران نباشید ، جومونگ به خودش بر میگرده و همون جومونگ قبلی میشه . خلاصه قسمت سیزدهم سریال افسانه جومونگ رو در هفته بعد بخوانید .
 

منبع.وب سایت سریال جومونگ




کلمات کلیدی : جومونگ، خلاصه قسمت های جومونگ، جومونگ دانلود، سریال افسانه جومونگ، جومونگ سانسور، بیوگرافی بازیگران سریال افسانه جومونگ، عکس بازیگران جومونگ