هفت آسمان
درباره «آسمانهاى هفتگانه» که در قرآن هم به آن اشاره شده دانشمندان اسلامى و مفسران چند تفسیر ذکر کردهاند:
1- منظور از عدد هفت در اینجا تکثیر است؛ یعنى، آسمانهاى متعدد؛ یعنى، کرات فراوانى آفریده است؛ و بسیار مىشود که در زبان عربى و فارسى یا زیانهاى دیگر، اعدادى را به عنوان تکثیر ذکر مىکنند؛ یعنى، عدد را مىگویند و منظور از آن خصوص مقدار معینى نیست؛ بلکه مقصود از آن بیان زیادى یک موضوع است.
مثلا، بسیار مىشود که درفارسى مىگوییم پنجاه مرتبه این سخن را به تو گفتم؛ یا ده مرتبه از او مطالبه کردم؛ در حالى که نظر خاصى روى عدد پنجاه و ده نیست، بلکه منظور این است که بسیار آن مطلب را گفتهایم یا از طرف خود مطالبه نمودهایم.
قرآن درباره کلمات خدا - معلومات خدا - چنین مىفرماید: «ولو انما فى الارض من شجرة اقلام و البحر یمده من بعده سبعة ابحر ما نفدت کلمات اللَّه؛ و اگر همه درختان روى زمین قلم شود و دریا براى آن مرکب گردد و هفت دریاچه به آن افزوده شود، اینها همه تمام مىشود ولى کلمات خدا پایان نمىگیرد.»[1]
بدیهى است عدد هفت در اینجا به منظور بیان کثرت و تعدد است، والا مىدانیم اگر ده یا صد دریا هم به آن اضافه شود معلومات بى پایان خداوند را نمىتوانند بنویسند.
زیرا اساسا خدا از هر جهت لایتناهى است. همچنین اعداد دیگرى مانند سبعین (هفتاد) یا مانند آن در قرآن یا سایر کلمات عرب و زبانهاى دیگر به منظور تکثیر به کار برده مىشود و چنین اعدادى مفهوم عدد خاصى را نمىرساند، بلکه منظور اشاره به زیادى یک چیز است.
2- منظور از آسمانهاى هفتگانه، سیاراتى بود که در موقع نزول قرآن براى مردم آن روز معلوم بوده، یا سیاراتى است که اکنون با چشم عادى و غیر مسلح براى عموم قابل رؤیت است.
3- منظور از آسمانهاى هفتگانه همان طبقات مختلف هوا و گازهاى گوناگونى است که زمین را احاطه کرده است.
4- اما به عقیده بعضى از دانشمندان بزرگ، کواکب و ستارگان و کهکشانهایى که دیده مىشود همه جزء آسمان اولند و در ماوراى آن شش جهان بزرگ دیگر هست.
منظور قرآن از آسمانهاى هفتگانه مجموع عوالم هفتگانهاى است که در جهان هستى وجود دارد، گرچه علم و دانش امروز انسان فقط پرده از روى یکى از آنها برداشته ولى هیچ مانعى ندارد که در آینده در اثر تکمیل علم انسان عوالم ششگانه عظیم دیگرى در پشت این جهان محسوس امروز کشف گردد. طرفداران این عقیده به این آیه استشهاد نمودهاند: «انا زینا السماء الدنیا بزینة الکواکب؛ ما آسمان نزدیک [= پایین] را با ستارگان آراستیم.»[2] از این آیه استفاده مىشود که ستارگان همه در آسمان اولند (باید توجه داشت که کلمه «دنیا» در لغت عرب به معنى پایین و نزدیک است).
به هر حال، ذکر این نکته لازم به نظر مىرسد: از آیات و روایاتى که عدد آسمانها را هفت معرفى کرده به هیچ وجه تایید نظریه هیئت بطلمیوس که آسمانها را به صورت افلاکى مانند طبقات پوست پیاز معرفى مىکرد، استفاده نمىشود (زیرا مطابق هیئت بطلمیوس عدد افلاک و آسمانها نه مىباشد.)
اما راجع به زمینهاى هفتگانه که در قرآن بطور اشاره و در بعضى احادیث با صراحت ذکر شده نظریاتى شبیه نظریات بالا داده شده، ازجمله این که عدد هفت به معنى تکثیر است و یا این که اشاره به طبقات مختلف زمین است، یا این که منظور از زمینهاى هفتگانه، سیارات عطارد، زهره، زحل، زمین، مریخ، مشترى و ماه مىباشد؛ یعنى، همان کرات منظومه شمسى که براى ما قابل رؤیت است (البته کرات یا اقمار متعدد دیگرى در منظومه شمسى هستند ولى آنها با چشم عادى قابل رؤیت نیستند)؛ و بنابراین تفسیر، منظور از آسمانهاى هفتگانه، همان فضایى است که در بالاى هر یک از این کرات هفتگانه قرار دارد.
به عبارت دیگر: خود این کرات هفتگانه، زمین محسوب مىشود و «جو» یا فضاى اطرافشان، آسمان آنهاست (باید توجه داشت که «سماء» در لغت عرب به معنى هر چیزى است که در طرف بالا قرار دارد).
این بود خلاصه تفسیرهاى مختلفى که دانشمندان و مفسران ما درباره آسمانهاى هفتگانه و زمینهاى هفتگانه گفتهاند، البته توضیح درباره قرائنى که هر یک از این نظریات را تایید مىکند، مخصوصا تفسیر اخیر که از همه نزدیکتر به نظر مىرسد و ذکر شواهد آن نیازمند به شرح و بسط بیشترى است.
کلمات کلیدی :