اعتقاد به مهدویت در سایر ادیان و ملل
اعتقاد به امام مهدى(ع) به عنوان مصلحى الهى و جهانى در بسیارى از مذاهب و ادیان وجود دارد. نه تنها شیعه که اهل تسنن و حتى پیروان ادیان دیگر، مانند یهود، نصارا، زردشتیان و هندویان نیز به ظهور مصلحى بزرگ و الهى اذعان دارند و آن را انتظار مىکشند.
آیین هندوها
در کتاب «وید» که نزد هندویان از کتب آسمانى است، چنین آمده است:
پس از خرابى دنیا پادشاهى در آخرالزمان پیدا شود که پیشواى خلایق باشد و نام او منصور(1) باشد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود در آورد و همه کس را از مؤمن و کافر بشناسد و هر چه از خدا بخواهد بر آید.(2)
در یکى دیگر از کتب مقدس هندوها آمده است:
دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلى در آخرالزمان که پیشواى ملائکه و پریان و آدمیان باشد. حق و راستى با او باشد. آن چه در دریا و زمینها و کوهها پنهان باشد همه را به دست آورد و در آسمانها و زمین آن چه باشد خبر مىدهد. از او بزرگتر کسى به دنیا نیامد.(3)
همچنین در کتاب معروف هندوها چنین اشاره شده است:
پادشاهى به دولت دنیا، به فرزند سیّد خلایق در دو جهان (کشن) تمام شود و کسى باشد که بر کوههاى مشرق و مغرب دنیا حکم براند و فرمان کند و بر ابرها سوار شود و فرشتگانْ کارکنان او باشند، جن و انس در خدمت او شوند و از «سودان» که زیر خط استواست تا سرزمین «تسعین» که زیر قطب شمالى است و ماوراى بحار را صاحب شود و دین خدا زنده گردد. و نام او «ایستاده» (قائم) باشد و خدا شناس باشد.(4)
به بیان زیباتر، در کتاب مهابا راتا و کتاب پورانهها در این خصوص آمدهاست:
همه ادیان معتقدند که در پایان هر دورهاى از تاریخ، بشر از لحاظ معنوى و اخلاقى رو به انحطاط مىرود و چون طبعاً و فطرتاً، در حال هبوط و دورى از مبدأ است و مانند احجار به سوى پایین حرکت مىکند و نمىتواند به خودى خود به این سیر نزولى و انحطاط معنوى و اخلاقى خاتمه دهد، پس ناچار روزى یک شخصیت معنوىِ بلند پایه که از مبدأ وحى و الهام سرچشمه مىگیرد، ظهور خواهد کرد و جهان را از تاریکى جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد و....(5)
اصولاً فتوریسم (Fotorism) یعنى اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجى، عقیدهاى است که در کیشهاى آسمانىِ یهودیت (جودایسیم)، و زردشت (زوراستریانیسم)، مسیحیت (در سه مذهب عمده آن، یعنى کاتولیک، پروتستان و اردتدوکس) و خصوصاً دین مقدس اسلام به مثابه یک اصل مسلم گرفته شده است. درباره آن در مباحث تئولوژیک مذاهب آسمانى، رشته تئولوژى بیبلکیال، کاملاً شرح و بسط داده شده است.(6)
آیین زردشتى
در کتابهاى اوستا، زند، جاماسب نامه، داتستان دینیک، زراتشت نامه، موعودهایى معرّفى شدهاند که آنان را سوسیانت مىنامند. این موعودها سه تن بودهاند که مهمترین آنان آخرین ایشان است و او را «سوسیانت پیروزگر» خواندهاند. این سوشیانت، همان موعود است. چنانکه گفتهاند: سوشیانت مزدیسنان، به منزله گریشناى برهمنان بوداى پنجم بودائیان،(7) مسیح یهودیان، فارقلیط عیسویان و مهدى مسلمانان است.
آیین یهود
یهودیان نیز که خود را پیروان حضرت موسى(ع) مىدانند، منتظر موعودند. در آثار دینى یهود، اسفار تورات و دیگر کتابهاى انبیاى آنان همواره به موعود اشاره شده است. اما این قوم، به حضرت مسیح(ع) و به حضرت محمد(ص) نگرویدند. بنابر این، در برابر مسأله موعود و انتظار بسیار حساس و نگرانند. یهودیان نباید به سادگى و غفلت از این همه بشارتها و اشارتها بگذرند، بلکه باید از دیگر منتظران، منتظرتر باشند و بیشتر به انتظار و آمادگى براى ظهور فکر کنند و از این همه ظلم، خیانت، تجاوز و انسان کشى دست بردارند و از عواقب ظلم و ستم بترسند. آنان دو موعود کتابهاى خود، یعنى مسیح(ع) و محمد(ص) را نپذیرفتند. اما از دست موعود سوم رها نخواهند شد.(8)
به هر حال، یهودى حق پوش چه بپذیرد یا نپذیرد در کتابهاى یهودیت، عهد عتیق و دانیال پیامبر، کتاب حجى (حکا) ى پیامبر، صفینیاى پیامبر، اسعیاى پیامبر و زبور داود مطالبى درباره موعود آخر الزمان آمده است. پارهاى از علائم آخرالزمان، رجعت و شخصیت حضرت حجة بن الحسن المهدى(عج)، حتى اشاراتى درباره واقعه عاشورا در کتاب بشارات عهدین آمده است.
قرآن کریم مىفرماید:
(وَ لَقَد کَتَبنا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکر اَنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحوُن)(9)؛
علاوه بر ذکر تورات در زبور نیز نوشتیم که بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد.
در متن زبور آمده است:
قومها را به انصاف داورى خواهد کرد، آسمان شادى کند و زمین مسرورگردد، دریا و پرى آن غرّش نمایند، صحرا و هر آن چه در آن است بهوجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل مترنم خواهند نمود.(10) اما منتظرانخداوند، وارث زمین خواهند شد، ... اما حلیمان وارث زمین خواهند شد، زیرا که بازوان شریر شکسته خواهد شد و اما صالحان را خداوند تأیید مىکند.(11)
آیین مسیحیت
در این آیین، بشارتهاى روشنترى درباره موعود آخرالزمان(عج) رسیده است. یکى از علل آن قرب زمان است، زیرا از نظر زمانى حضرت مسیح(ع) به امام مهدى(عج) نزدیکتر است و از سویى، تحریف کمترى در این آیین نسبت به یهودیّت صورت گرفته است. در این خصوص مىتوان به اناجیل متى، لوقا، مرقس، برنابا و مکاشفات یوحنا مراجعه کرد.
در انجیل متى فصل 24 مىخوانیم:
چون که برق از مشرق بیرون مىآید و تا به مغرب ظاهر مىگردد، آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود.... خواهند دید فرزند انسان را بر ابرهاى آسمانى مىآید با قدرت و جلال عظیم!
و در انجیل لوقا فصل دوازدهم آمده است:
کمرهاى خود را بسته و چراغهاى خود را افروخته دارید و شما مانند کسانى باشید که انتظار آقاى خود مىکشند تا هر وقت بیاید و در را بکوبد، بى درنگ براى او باز کنید!
در کتابهاى قدیم چینیان، در عقاید هندیان، در بین اهالى اسکاندیناوى و حتى در میان مصریان قدیم، بومیان آمریکایى، اهالى مکزیک و نظایر آن مىتوان چنین انتظارى را مشاهده کرد. بنابراین، عقیده به ظهور رهایى بخشى بزرگ، برچیده شدن بساط ظلم و ستم از میان انسانها و برپایى حکومت حق و عدالت، منحصر به شرقىها و مذاهب شرقى نیست، بلکه اعتقادى عمومى و جهانى است که چهرههاى مختلف آن در عقاید اقوام گوناگون دیدهمىشود و همه روشن گر این حقیقت است که این اعتقاد کهن در فطرت و نهاد انسان و در دعوت همه پیامبران ریشه داشته است.
«برنارد بارلر» جامعه شناس آمریکایى در رساله نهضت منجى گرى وجود چنین اعتقادى را حتى در میان سرخپوستان آمریکایى نقل کرده، مىگوید:
در میان قبایل سرخ پوست آمریکایى این عقیده شایع است که روزى گرد سرخپوستان ظهور خواهد کرد و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهدساخت.(12)
در خاتمه این بحث باید گفت: السلام على مهدى الأُمم و جامع الکلم؛ سلام بر مهدى، که امتها از او سخن گفتهاند، همو که همه اقوام و افکار را متحد مىکند و زیر یک پرچم گرد مىآورد.
مهدى(عج) در منابع اهل سنت
مدارک و روایات موجود درباره مهدى و ظهور ایشان، منحصر به یک مذهب از مذاهب اسلامى، یعنى شیعه نیست، بلکه کتاب ها و مدارک همه مذاهب اسلامى دیگر، از جمله حنفى، شافعى، مالکى و حنبلى نیز سرشار از روایات نبوى درباره مهدى و ظهور او است. در کتابهاى حدیث، تفسیر، تاریخ، مناقب و فضایل، کلام و اعتقادات، حتى لغت و ادبیات، تصوف و عرفان، جغرافیا و بلدان و دیوانهاى شاعران به ذکر احادیث و مطالبى پرداخته شده که مربوط به مهدى است. این اتفاق نظر به حدّى است که حتى تندروترین گروههاى اسلامى، یعنى وهابیان نیز این موضوع را پذیرفته و بهطور جدّى از آن دفاع کردهاند و آن را از عقاید قطعى و مسلم اسلامى مىدانند. بیانیه رابطة العالم الاسلام که از بزرگترین مراکز دینى وهّابىها در مکه است، در این خصوص جالب توجه است.
یک سند زنده
حدود سه سال قبل شخصى به نام ابو محمد از کنیا سؤالى درباره ظهور مهدى منتظر از این مرکز کرده است. دبیر کل رابطه، محمد صالح القزاز در پاسخى که براى او فرستاده، ضمن تصریح به این که «ابن تیمیه» مؤسس مذهب وهابیان نیز احادیث مربوط به ظهور مهدى را پذیرفته و متن رساله کوتاهى را که پنج تن از علماى معروف فعلى حجاز در این زمینه آماده کردهاند براى او فرستاد. در این رساله پس از ذکر نام حضرت مهدى و محل ظهور او، یعنى مکه آمده است:
به هنگام ظهور فساد در جهان و انتشار کفر و ستم خداوند به وسیله او (مهدى) جهان را پر از عدل و داد مىکند، همانگونه که از ظلم و ستم پر شده است. او آخرین خلفاى راشدین دوازده گانه است که پیامبر(ص) در کتب صحاح از آنها خبر داده است. احادیث مربوط به مهدى را بسیارى از صحابه نقل کردهاند.(13)
در ادامه مىگوید:
در بسیارى از کتب معروف اسلامى و متون اصلى حدیث پیامبر(ص) اعمازسنن، معاجم و مسانید آمده است، از جمله سنن ابو داود، ترمذى،ابنماجه، ابنعمرو دانى، مسند احمد، و ابىیعلى و بزّار، مستدرکحاکم، معاجم طبرانى (کبیر و اوسط)، خطیب در تاریخ بغداد، ابنعساکر در تاریخ دمشق و....
در خاتمه آمده:
بنابر این، اعتقاد به ظهور مهدى (بر هر مسلمانى) واجب است و این جزء عقاید اهل سنت و جماعت محسوب مىشود و جز افراد نادان و بىخبر یا بدعتگذار آن را انکار نمىکنند.(14)
سخنان عالمان اهل سنّت
اکنون مناسب است سخنان عالمان اهل سنّت را درباره حضرت مهدى(عج) در اینجا بیاوریم:
ابن حجر هیثمى شافعى:
ابوالقاسم، محمد، الحجّه، عمر او پس از درگذشت پدرش پنج سال بود، خداوند در همین عمر، به او حکمت ربانى عطا کرد. او را «قائم منتظر» گویند. اخبار متواتر رسیده است که مهدى از این امت است و عیسى(ع) از آسمان فرود خواهد آمد و پشت سر مهدى نماز خواهد خواند.(15)
عمادالدین ابن کثیر دمشقى:
مقصود از پرچمهاى سیاه (که در روایات مهدى ذکر شده است)، پرچمهاىسیاهى نیست که ابو مسلم خراسانى برافراشت و دولت بنىامیه راساقط کرد، بلکه مقصود پرچمهاى سیاهى است که یاران مهدى خواهندآورد.(16)
ابن ابى الحدید:
میان همه فِرَق مسلمین اتفاق قطعى است که عمر دنیا و احکام و تکالیف پایاننمىپذیرد، مگر پس از ظهور مهدى(عج).(17)
صدرالدین قونوى:
پس از مرگ من، آن چه از کتاب هایم که درباره طب و حکمت است و همچنین کتابهاى فلسفه، همه را بفروشید و پول آن را به فقرا صدقه بدهید و کتابهاى تفسیر و حدیث و تصوف را در کتابخانه نگاه دارید. در شب اوّل مرگ من، هفتاد هزاربار کلمه توحید (لا إله إلّا اللّه) را بخوانید و سلام مرا به مهدى(عج) برسانید.(18)
محمد بن بدرالدین رومى:
خداوند به وسیله حضرت محمد(ص) نبوت تشریعى را ختم کرده و دیگر تاروز قیامت پیامبرى نخواهد آمد. همچنین خدا به وسیله فرزند صالحپیامبر، همو که داراى نام پیامبر (محمد) و کنیه پیامبر (ابوالقاسم) است ولایت تامه و امامت عامه را ختم خواهد کرد و این ولى، همان کس است که مژده دادهاند که زمین را چنانکه از جور و ستم لبریز شده باشد، از عدل و داد لبریز بسازد و ظهور او به ناگهان اتفاق بیفتد. خداوندا! این همه پریشانى و گرفتارى را از این امت به برکت ظهور و حضور او برطرف فرما!إنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بعیداً وَ نَراه قَریباً؛ کسانى ظهور او را بعید و ناشدنى مىپندارند و ما آن را شدنى و نزدیک مىدانیم.(19)
شیخ عبدالحق دهلوى:
احادیث بسیارى که به حد تواتر رسیده است وارد شده که مهدى از اهل بیت پیامبر است، از اولاد فاطمه(س).(20)
احمد امین مصرى:
اهل سنت به مهدى و مسأله مهدى یقیناً ایمان دارد.(21)
شیخ محمد عبده:
خاص و عام مىدانند که در اخبار و احادیث ضمن شمردن علائم قیامت، آمدهاست که مردى از اهل بیت پیامبر(ص) خروج مىکند که نام او مهدى است. او زمین را، پس از آن که از جور و بیداد آکنده باشد، از عدل و داد آکنده مىسازد.(22)
نظر متفکران غربى درباره مهدویت
«برنارد شاو» فیلسوف برجسته انگلیسى صریحاً به زنده بودن دین اسلام اعتراف کرده، اعلام نمود:
من همیشه نسبت به دین محمد(ص) به واسطه خاصیت زنده بودن شگفت آور آن نهایت احترام را داشتهام. به نظر من اسلام تنها مذهبى است که استعداد توافق و تسلط بر حالات گوناگون و صور متغیر زندگى و مواجهه با قرون مختلف را دارد. من چنین پیش بینى مىکنم و هم اکنون هم آثار آن پدیدار شده است که ایمان محمد مورد قبول اروپاى فردا خواهد بود.(23)
آنگاه که برناردوشاو جهان گیر شدن آیین اسلام را پیش بینى مىکرد وآنرا مورد قبول مردم اروپا مىدانست و معتقد بود که تنها اسلام مىتواندمشکلات جهان را حل کند، اروپاییان با بىاعتنایى از کنار ایننظریهمىگذشتند. اما امروز حقیقت سخنان او و سایر متفکران آزاداندیش براى غربیان آشکار شده است. گرایش روز افزون مردم جهان به اسلام نشانه بارزى است براى صحت پیش بینىهاى او. امروزه کسانى که در آمریکا و اروپا به اسلام مىگروند همان حقایقى را مىیابند که متفکران غربى، آنها را از ویژگىهاى اسلام معرفى مىکنند که عامل نجات بخش بشریت و پناهگاه امن معنوى براى انسانهاى سرگشته غربى است. یک تازه مسلمان آمریکایى مىگوید:
این آیین قادر است فشارهاى جامعه بىبنیاد و مصرفى آمریکا را که متوجه افراد است، برطرف کند. اسلام نه تنها یک دین، بلکه یک شیوه درست زندگى نیز مىباشد.(24)
«داگلاس جانسون» از مرکز تحقیقات بین المللى و استراتژیک و نویسنده کتاب مذهب عنصر مفقوده در فن حکومت مىگوید:
جهان به مذهب روى مىآورد. هنگامى که حکومتهاى غیر مذهبى نیازهاى مردم را بر آورده نکنند، پیامهاى مذهبى فضاى خالى را پر مىنمایند.(25)
بنابراین، نوعى خود آگاهى و رشد معنوى در دنیاى در حال تکامل و رشد، دیده مىشود که فراتر از مادیات عمل کرده و حتى مادیات را عامل توقف و مانع رشد و تکامل مىداند، افرادى نظیر «تدد انلیز» اهل «فیلاد لفیا» هر هفته ادبیات سال 2000 را بررسى مىکند، شدیداً به این باور ایمان دارد که هزاره بعدى زمان ظهور منجى آخرالزمان است.(26)
صاحب الزمان(عج) از نگاه هانرى کربن
پروفسور «هانرى کربن» ایران شناس مشهور فرانسوى از جمله اروپاییانى است که در دوران زندگى علمى خود تمایل قلبى و یقین عینى و عقلانى به وجود مبارک امام عصر(عج) و معنویت بىبدیل سایر ائمه شیعه(ع) یافتهبود.
به عقیده کربن، مفهوم ولایت در این دوران طولانى انتظار، همان هدایت ارشادى امام است که «اسرار» اصول عقاید را مىآموزد. این مفهوم از سویى، شامل مفهوم معرفت است و از سوى دیگر، واجد معناى محبت؛ یعنى معرفتى که فىنفسه متمرکز و نیرومند است.(27)
کربن در بخشى از کتاب تاریخ فلسفه اسلامى ضمن نقل روایتى مشهور از پیامبر اکرم(ص) که مىگوید:
اگر تنها یک روز به پایان جهان باقى مانده باشد، خداوند آن روز را چندان طولانى خواهد کرد تا مردى از ذرّیه من که نامش نام من و کنیهاش کنیه من خواهد بود، ظهور کند. او زمین را از هماهنگى و عدل پر خواهد ساخت چنانکه تا آن هنگام از خشونت و جور پر شده است.
به تفسیر این روایت پرداخته و مىنویسد:
روزى که چنین طولانى خواهد شد، زمان غیبت است و این حدیث صریح طنین خود را در همه قرون و در تمام مراتب شعور و ضمیر شیعه منعکس ساخته است.
کربن پس از اذعان به این نکته که امامان همه نور و حقیقت واحدى هستند که در دوازده شخص متمثل شدهاند، مىنویسد:
وقتى نسبت لاهوت و ناسوت را در شخص امامان در نظر بگیریم، مىبینیم مسأله به هیچ روى شبیه به اتحاد اُقنومى در طبیعت نیست، امامان، ظهورات و تجلیات الهى هستند، قاموس فنى زبان، کلمات (ظهور و مظهر) را پیوسته به مقابله با عمل آیینه باز مىگرداند، پس بدینگونه امامان هم چون ظهور الهى، بىهیچ کم و بیش «اسماء الله» مىباشند و به این عنوان از دو مهلکه تشبیه و تعطیل مصونند.(28)
--------------------------------------------------------------------------------
1. در زیارت عاشورا «مع امام منصور من اهل بیت محمد(ص)» و دعاى ندبه «أین المنصور على من اعتدى علیه» شاید به همین مناسبت باشد. محدث نورى در کتاب نجم الثاقب مىنویسد: در ذخیره و تذکره آمده که منصور اسم آن جناب در کتاب وید براهمه است.
2. بشارات عهدین، ص 245، به نقل از: پیشواى دوازدهم، حجةبن الحسن المهدى(عج).
3. سبک از کتاب مقدس هندوها.
4. اوپانیشاد، ص 737.
5. معارف اسلامى در جهان معاصر، ص 245.
6. مجموعه حکم، سال سوم، شماره 1 و 2، مقاله سید هادى خسروشاهى.
7. دائرة المعارف فارسى، ج 1، ص 1373.
8. در بعضى از روایات آمده که جماعتى از یهودیان گرد «دجّال» را مىگیرند و با ظهور مهدى، فرود آمدن عیسى(ع)، کشته شدن دجال، آنان نیز قتل عام مىشوند.
9. انبیاء (21) آیه 105.
10. مزامیر، مزمور 10 - 13.
11. مزامیر، مزمور 37.
12. ر. ک: مکارم شیرازى، حکومت جهانى مهدى(عج)، ص 58 - 59.
13. بیست نفر از صحابه از جمله على(ع)، عثمان، طلحه، عبدالرحمن عوف، عبدالله بن عباس، عمار یاسر، عبدالله بن مسعود، و... را آورده است.
14. به نقل از: حکومت جهانى مهدى، ص 144 - 155 با تلخیص.
15. المهدى الموعود، ج 1، ص 200.
16. همان، ج 2، ص 72.
17. لطف اللَّه صافى، منتخب الاثر، ص 3 - 5.
18. محمد سعید موسوى هندى، الامام الثانى عشر، ص 77.
19. همان، ص 77.
20. منتخب الاثر، ص 3.
21. شیخ محمد جواد مغنیه، المهدى المنتظر و العقل، ص 59.
22. رشید رضا، تفسیر المنار، ج 6، ص 57.
23. روزنامه جمهورى اسلامى، 73/5/24، ص 11.
24. روزنامه جمهورى اسلامى، 73/5/24، ص 11.
25. موعود، شماره 9، ص 66، به نقل از: مقاله «نقش کلیدى مذهبى در سیاست بین المللى» ترجمه: فریند پرتو، 6ژوئیه 1996، ص1.
26. موعود، شماره 9، ص 66، به نقل از: مقاله «در جستجوى آخرالزمان»، نوشته ژان سبایستین ستلى، 30 دسامبر 1995، ص 1.
27. امین میرزایى، موعود، شماره چهاردهم.
28. هانرى، کربن، تاریخ فلسفه اسلامى، ترجمه اسدالله مبشرى.
سپیده امید ، سید حسین اسحاقى
کلمات کلیدی :