سودابه و زلیخا !
سودابه و زلیخا شباهتهای فراوانی دارند. هر دو سخت عاشقند و
به خاطر عشقشان از اریکه معشوقی که مسند طبیعی زن است ، پایین آمده اند و
در این راه از بی اعتنایی معشوق و ملامت دیگران و بدنامی هم ابایی ندارند.
عشق در هر دو به گونه ای است که در نهایت به نفرت نزدیک می شود و
هر دو حاضر می شوند در اوج عاشقی ، معشوق خویش را با هر دسیسه و نیرنگی به
کام آتش و مرگ یا حبس و بند بکشانند. به خلاف نظر کسانی که ساده لوحانه "عشق" را در برابر و متضاد با " خشونت " می دانند و در شعارهای رمانتیکشان مردم جهان را از خشونت به عشق دعوت می کنند , سودابه و زلیخا ثابت می کنند که عشق در ذات خودش می تواند خشن ترین پدیده جهان و آن روی سکه نفرت باشد!!
سودابه منفورترین زن شاهنامه است.
وقتی که سیاوش کشته می شود , این نفرت اوج می گیرد و کار به جایی می رسد
که رستم سر آسیمه و خشمگین به دربار کاووس می شتابد و هر چه دلش می خواهد
نثار او و سودابه می کند:
کلمات کلیدی :