اسلام - دانشنامه دوستداران حقیقت

سرپرستى ابوطالب

ارسال‌کننده : دانش دوست در : 87/4/2 3:29 عصر

ابوطالب با عبد الله-پدر رسول خدا(ص)-از طرف پدر و مادر برادر بود و از عموهاى دیگرآنحضرت نسبت‏به آنحضرت مهربانتر و علاقه‏مندتر بود.

و شاید به همین سبب نیز بود که عبد المطلب چه در زمان‏سلامت و چه در هنگام بیمارى و احتضار سفارش آنحضرت را به ابو طالب کرده و بالاخره هم کفالت آنحضرت را پس از مرگ‏خود به ابو طالب سپرد،چنانچه در چند صفحه پیش از این‏خواندید.

و در اسد الغابة چند قول در این باره نقل کرده مانند اینکه‏چون هنگام مرگ عبد المطلب فرا رسید پسرانش را جمع کرده وسفارش رسول خدا را به آنها کرد،و بدنبال آن زبیر و ابو طالب-دو تن از پسران عبد المطلب-درباره کفالت رسول خدا(ص)

قرعه زدند و قرعه به نام ابو طالب در آمد،و قول دیگر آن است که‏این انتخاب را خود عبد المطلب کرد و ابو طالب را براى کفالت‏آن حضرت انتخاب نمود چون ابو طالب در میان عموهاى‏آنحضرت مهربانتر از دیگران نسبت‏به او بود،و قول سوم آن‏است که عبد المطلب در این باره مستقیما به ابو طالب وصیت کردو محمد(ص)را تحت کفالت او قرار داد،و قول چهارم آن است‏که نخست زبیر از آن حضرت کفالت کرد و چون زبیر از دنیارفت کفالت آنحضرت را ابو طالب بعهده گرفت (1) که البته خودابن اثیر این قول آخر را از نظر تاریخى غلط دانسته و رد مى‏کند.

ولى در کتابهاى تاریخى و سیره‏هاى دیگرى که نوشته شده از این اقوال اثرى نیست و همگى نوشته و روایت کرده‏اند که:

عبد المطلب هنگام مرگ ابو طالب را کفیل رسولخدا(ص)قرارداده و به او در این باره وصیت کرد مانند سیره ابن هشام و تاریخ‏طبرى و تاریخ یعقوبى و مروج الذهب و طبقات ابن سعد (2) ...

و در مناقب ابن شهر آشوب از کتاب اوزاعى داستان رابگونه‏اى دیگر نقل کرده و آن چنین است که مى‏گوید:

رسول خدا(ص)در دامان عبد المطلب زندگى مى‏کرد تا چون حدود صد ودو سال از عمر عبد المطلب گذشت (3) و رسول خدا(ص)هشت‏ساله شده‏بود.عبد المطلب پسرانش را جمع کرد و بدانها گفت:محمد یتیم است.اورا سرپرستى کنید و نیازمند است او را بى‏نیاز کنید و وصیت و سفارش مرادرباره او حفظ کنید!

ابو لهب گفت:من اینکار را خواهم کرد؟

عبد المطلب بدو گفت:شرت را از او باز دار!

عباس اظهار داشت:من این کار را به عهده خواهم گرفت؟

عبد المطلب-تو مرد خشمناکى هستى مى‏ترسم او را آزار دهى!

ابو طالب-من این دستور را اجرا مى‏کنم و کفالت او را به عهده مى‏گیرم؟

عبد المطلب-آرى تو سرپرستى او را بعهده گیر!

و سپس بدنبال این سخن رو به محمد(ص)کرده و گفت:

«یا محمد اطع له‏»

اى محمد از وى اطاعت کن!

محمد(ص)گفت:«یا ابه لا تحزن فان لى ربا لا یضیعنى‏»!

-پدر جان غمگین مباش مرا پروردگارى است که تباهم نخواهد کرد(و به‏حال خود وا نخواهد گذارد)و از آن پس ابو طالب او را در کنار خود گرفت‏و از وى حمایت کرد (4) ...

و بهر صورت عموم سیره نویسان و اهل تاریخ اشعارى نیز ازعبد المطلب در این باره نقل کرده‏اند که ابو طالب را مخاطب‏ساخته و بدو مى‏گوید:

اوصیک یا عبد مناف بعدى بموحد بعد ابیه فرد فارقه و هو ضجیع المهد فکنت کالام له فى الوجد تدنیه من احشائها و الکبد فانت من ارجى بنى عندى لدفع ضیم او لشد عقد

در این اشعار عبد المطلب فرزندش ابو طالب را-که طبق این‏اشعار نامش عبد مناف بوده-مخاطب ساخته و او را به حمایت و سرپرستى رسول خدا(ص)توصیه مى‏نماید.

درباره نام ابو طالب

اکنون که سخن بدین جا رسید این چند جمله را نیز درباره‏نام ابو طالب بشنوید:

مسعودى در مروج الذهب-پس از نقل وصیت عبد المطلب‏بدانگونه که گفته شد مى‏گوید البته در باره نام ابو طالب‏اختلاف شده،که برخى آنرا عبد مناف دانسته و برخى هم عقیده‏دارند که کنیه او همان نام او است و سپس داستانى ازامیر المؤمنین(ع)در این باره ذکر کرده و شعر زیر را هم ازعبد المطلب نقل مى‏کند که در مورد وصیت درباره رسول خدا(ص)

در شعر دیگرى(غیر از آنچه در بالا ذکر شد)گوید:

اوصیت من کنیته بطالب بابن الذى قد غاب لیس آئب

ولى مرحوم ابن شهر آشوب در مناقب این شعر را نیز اینگونه‏روایت کرده:

وصیت من کنیته بطالب عبد مناف و هو ذو تجارب بابن الحبیب اکرم الاقارب بابن الذى قد غاب غیر آیب (5)

که ابو طالب نیز-طبق آنچه از اوصاف رسول خدا(ص)ازراهبها شنیده بود-در پاسخش گفت:

لا توصنى بلازم و واجب انى سمعت اعجب العجائب من کل حبر عالم و کاتب بان بحمد الله قول الراهب

این محدث بزرگوار پس از نقل این ابیات از کتاب شرف‏المصطفى از ابو سعید واعظ روایت کرده که چون هنگام مرگ‏عبد المطلب فرا رسید پسرش ابو طالب را طلبید و بدو گفت:

اى پسر تو بخوبى شدت علاقه و محبت مرا نسبت‏به محمددانسته‏اى،اکنون بنگر تا چگونه وصیت مرا درباره او عمل‏خواهى کرد.

ابو طالب در پاسخ گفت:

یا ابه لا توصنى بمحمد فانه ابنى و ابن اخى.

-پدر جان مرا به محمد سفارش نکن که او پسر من و برادر زاده من است؟

و بدنبال این روایت گوید:

چون عبد المطلب از دنیا رفت ابو طالب آنحضرت را بر خود و همه خاندانش در خوراک و پوشاک مقدم مى‏داشت. (6)

و ابن حجر عسقلانى در کتاب‏«الاصابه‏»در این باره گفته‏است:

ابو طالب بن عبد المطلب که به کنیه‏اش مشهور گردیده،نامش بنابر مشهورعبد مناف است و برخى هم نام او را«عمران‏»گفته‏اند،و حاکم گفته:

بیشتر گذشتگان بر این عقیده بوده‏اند که نام او همان کنیه او است. (7)

پى‏نوشتها

1-اسد الغابة ج 1 ص 15.

2-سیره ابن هشام ج 1 ص 179.تاریخ طبرى ج 2 ص 32،تاریخ یعقوبى ج 2 ص 8،مروج‏الذهب ج 1 ص 313.طبقات ابن سعد ج 1 ص 118...

3-پیش از این گفته شد که در مدت عمر عبد المطلب در هنگام مرگ اختلاف است واین یکى از آن اقوال است.

4-مناقب آل ابیطالب(ط قم)ج 1 ص 35.

5-منظور از جمله‏«الذى قد غاب غیر آیب‏»در هر دو مورد ظاهرا«عبد الله‏»پدر رسول‏خدا(ص)است که به یثرب رفت و باز نگشت.

6-مناقب آل ابیطالب(ط قم)ج 1 ص 36.

7-الاصابه ج 1 ص 115.

درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد اول صفحه 231

رسولى محلاتى

منبع.http://www.hawzah.net




کلمات کلیدی :

<   <<   46   47   48   49   50   >>   >