گم شدن رسول خدا(ص)در مکه
کتاب: زندگانى حضرت محمد(ص) ص 69
نویسنده: رسولى محلاتى
جریان این گونه بود که چون حلیمه آن حضرت را به مکه آورد تا به مادر و جدش بسپارد در میان کوچههاى مکه او را گم کرد و هر چه این طرف و آن طرف جستجو کرد او را نیافت و سراسیمه به نزد جدش عبد المطلب آمد و جریان را بدو اطلاع داد.
عبد المطلب از جا برخاست و به کنار خانه کعبه آمد و با تضرع و زارى پیدا شدن فرزندش محمد را از خداى تعالى خواستار شد و از جمله اشعارى که از وى در این باره نقل شده و کمال علاقه او را به فرزند و پیدا شدن او میرساند اشعار زیر است:
یا رب رد راکبى محمدا
رد الى و اتخذ عندى یدا
انت الذى جعلته لى عضدا
یا رب ان محمدا لم یوجدا
فجمع قومى کلهم مبددا
به دنبال آن قبایل قریش، خاندان بنى هاشم و بنى غالب را براى یافتن فرزند به یارى طلبید و غوغایى در مکه برپا شد، تا اینکه ورقة بن نوفل و مرد دیگرى از قریش آنجناب را پیدا کرده و به نزد عبد المطلب آورده و گفتند: ما او را در بالاى شهر مکه پیدا کردیم. (1)
پىنوشت:
1. داستان حلیمه و گمشدن رسول خدا(ص)را در مکه ملاى رومى با تفصیل بیشترى به نظم درآورده و به مناسبتى آن را در مثنوى آورده است، و در کتاب بحار الانوار نیز شبیه به آنچه در مثنوى نقل شده از کازرونى روایتشده است.
کلمات کلیدی :